ناپلئون هیل در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، یک فصل کامل را به تلاش و پشتکار اختصاص داده است.
برای لحظه ای به دستاوردهای گذشته ی خود فکر کنید. متوجه خواهید شد که پشتکار چه نقش بزرگی در موفقیت شما بازی کرده است. ناپلئون هیل درباره ی بسیاری از موفق ترین مردمان زمانه ی خود بررسی و مطالعه کرد. او می گوید؛ تنها کیفیتی که در هنری فورد و توماس ادیسون پیدا کردم که در سایرین پیدا نکردم، پشتکار بود. یکی از دوستان من به بازی های المپیک در فنلاند اعزام شد تا در مسابقات ده گانه حضور به هم رساند. او به مدال طلا فکر می کرد. متأسفانه مردی دیگر که چهار سال قبل در مسابقات المپیک لندن مدال طلای رشته ی ده گانه را کسب کرده بود، دوباره توانست مدال طلا را کسب کند. دوست من مجبور شد که به مدال نقره رضایت دهد؛ اما دوست من از پشتکار بسیار زیادی بهرمند بود و چهار سال بعد در مسابقات المپیک ملبورن در استرالیا مدال طلا را به گردن آویخت. دوست من در سخنرانی های خود می گفت: «در دانشگاه ورزشکارانی بودند که به مراتب از من بهتر بودند؛ ولی آنها دست کشیدند و تسلیم شدند.» | من بیش از 25 سال است که روی اشخاص موفق مطالعه کرده و به این نتیجه رسیده ام که تنها تفاوت میان شما و ادیسون، فورد یا هر فرد موفق دیگری پشتکار و مداومت است. در زندگی خود می خواهید به چه چیزی دست یابید؟ اولین گام را بردارید. همین حالا شروع کنید و هرگز دست از تلاش برندارید. در شما عظمتی وجود دارد. این عظمت را بروز دهید و پشتکار داشته باشید.
موفقیت میوه ی شکست خوردن های متوالی، بدون از دست دادن پشتکار و اشتیاق است. هزاران زن و مرد دچار روزمرگی شده اند و زندگی کسل کننده و بی معنایی دارند؛ آنها دلیل ناکامی خود را در زندگی این می دانند که در مدرسه دانش آموز موفقی نبودند. نمرات بد گرفتند. کارنامه ی آنها نشان دهنده ناکامی های آنها است. متاسفانه بسیاری از این اشخاص گذاشتند که نمرات بد، بخشی از تصویر ذهنی آنها بماند و در نتیجه هنوز بعد از گذشت سال ها خودشان را شکست خورده می پندارند. ... این اشخاص هرگز تلاش نکردند که شغل خوبی پیدا کنند یا در یک سازمانی بزرگ سمت بالای را به دست آورند، آنها هرگز نخواستند برای خود کسب و کار خود را راه اندازی کنند؛ زیرا تصویر ذهنی شکست خورده ها را داشتند. اگر می توانید با حرف های من رابطه برقرار کنید خوب گوش دهید؛ زیرا به تازگی داستان زندگی مردی را خواندم که دانش آموز ضعیفی بود. شاید او را بشناسید و نام او روی اتومبیل شما حک شده باشد. او در مدرسه نمرات بد می گرفت؛ اما هرگز اجازه نداد که این امر او را ناامید کند؛ زیرا معتقد بود که می تواند در جنبه های دیگر زندگی موفقیت کسب کند. او نه تنها دانش آموز ضعیفی بود، بلکه جثه ی لاغر و نحیفی داشت که به او اجازه نمی داد در ورزش پیشرفت کند. این ناکامی ها در او میل و اشتیاق سوزانی به موفقیت را به وجود آورد و همین اتفاق هم افتاد. در ادامه ی مطلب به پنج اصل برای موفقیت که این مرد از آن استفاده کرد. اشاره کرددایم
- همیشه بلند پرواز باشید و رویاهای بزرگ در سر داشته باشید. - به ایده های نو احترام بگذارید و برای رشد و افزایش بهره وری خود وقت بگذارید. - از کارتان لذت ببرید و بکوشید شرایط کار خود را بهبود ببخشید. - همیشه به سخت کوشی و تلاش بها دهید. - هیچ وقت ارزش تحقیق و پژوهش را نادیده نگیرید.
هر وقت اتومبیل هوندا از کنارتان عبور می کند، به یاد ماجرای دانش آموز ضعیف بیفتید. هوندا نام آن دانش آموز بد بود. اغلب انسان های موفقی که میشناسم، شروعی ضعیف داشتند. اگر شما هم شروع خوبی نداشتید، نگران نشوید. اجازه ندهید تحت تاثیر شروع بد متوقف شوید.
چیزی در این جهان جای تلاش پشتکار را نمی گیرد، حتی استعداد و نبوغ هم جای تلاش و پشتکار را نمی گیرد، دنیا پر است از نابغه های با استعدادی که بیکار و ناموفق هستند.